عصر خوانی: الكساندر مک كوئین. خون زیر پوست "
عصر خوانی: الكساندر مک كوئین. خون زیر پوست "

تصویری: عصر خوانی: الكساندر مک كوئین. خون زیر پوست "

تصویری: عصر خوانی: الكساندر مک كوئین. خون زیر پوست "
تصویری: فیلم سینمایی سینوهه، طبیب مخصوص فرعون. دوبله فارسی 2024, مارس
Anonim
Image
Image

چراغ ها در سالن خاموش شدند. در میان مداحی اعتیاد به مواد مخدر I Wanna Get High by Cypress Hill ، دختری لاغر اندام و شلوار نقره ای با کمر و کمربند تکان دهنده و مانتوی کاملاً متناسب و بی عیب و نقصی روی پیمود. 20 اکتبر 1993 بود. این اقدام در گاراژ Bluebird در جاده کینگ ، لندن انجام شد. همانطور که این مجموعه به نام نیهیلیسم نشان داده شد ، مظهر شیک هروئین تاریک و نگران کننده شد. یکی از مدل ها با انگشت وسط خود از حضار استقبال کرد. دختری دیگر ، با لباس پنبه ای سفید و آستین بلند و آغشته به رنگ قرمز ، مانند قربانیان اخیر خشونت به نظر می رسید. سپس حاضران بانوی جوان رنگ پریده ای را با مینی لباس ساخته شده از فیلم چسبناک ، پراکنده ، در نگاه اول ، با خاک و خون دیدند. او شبیه کری استیون کینگ بودکه در نهایت به خانه مد عالی رسید.

ماریون هیوم از ایندیپندنت نوشت: "اولین الكساندر مک كوئین نمایش ترسناكی بود." روزنامه یک صفحه کامل به "نیهیلیسم

کاملاً قابل درک است که هیچ یک از روزنامه نگاران که درباره مد می نویسند ، تصوری از ریشه واقعی تصاویر نداشته اند. آنها نمی دانستند داماد لی ، کسی که از کودکی با او بدرفتاری می کرد ، اغلب خواهرش ژانت را جلوی پسر مورد ضرب و شتم قرار می داد. بسیاری از منتقدان این مجموعه را بی مزه و زن ستیز دانسته اند. ستون نویس مجله تجارت Draper's Record حتی این مجموعه را "کسل کننده" دانست. "جدا از یك لباس مجلل الهام گرفته از دهه 70 ، چاپ الماس دو رنگ و پیراهن های یقه اسكنت ، بقیه ارزش یك ساعت انتظار را نداشتند."

با این حال ، هیوم متذکر شد که علی رغم "نگاه انحرافی به زنان" ، مک کوئین سعی داشت روندهای مدرن جدیدی را در مجموعه خود بیان کند. لباسهای او در مورد "زنان مورد آزار ، خشونت ، وجود بیچاره روزمره ، که با یک زندگی شبانه افسارگسیخته و سرشار از مواد مخدر ، رفتن به کلوپ ها ، جایی که رسم است نیمه برهنه باشد ، جبران می شود. از این منظر ، شاید چیزهای او با دقت بیشتری نسبت به لباس شب شیک از والنتینو منعکس کنند. " وی تأیید کرد که مک کوئین ، مانند ری کاواکوبو و ویوین وست وود ، حرف تازه ای برای گفتن دارد. هنگامی که کاواکوبو برای اولین بار مجموعه زنان خود را با نام تجاری Comme des Garçons (مانند پسران) در اروپا نشان داد ، بسیاری از بینندگان بدون انتظار برای پایان ، تماشاگران را ترک کردند. و وقتی وستوود شلوار چسبان گوشت خام خود را با تصاویر آلت زینت کرد ، خود هیوم اعتراف کرد ،که او احساس وحشت و انزجار کرد. با این حال ، هیوم بر اهمیت اجازه آزمایش به طراحان جوان تأکید کرد. او خلاصه می کند: "هر چیز جدید باید تکان دهنده باشد." "و اگر چیزی باعث عدم تأیید ما ، منتقدان مد شود … یا ما آن را بی مزه می دانیم ، پس همینطور خواهد بود."

در آن زمان ، هفته مد لندن هنوز پسر عموی فقیر پسر عموهای مجلل خود در پاریس و میلان محسوب می شد. همانطور که ادوارد آنینفول در مقدمه مقاله ای در ماه اکتبر مجله iD برجسته کرد ، شش استعداد جدید را برجسته کرد - از جمله مک کوئین ، نیکلاس نایتلی ، جان روچا ، آبه همیلتون ، پرواز آستل و مس پهن بلوندل - در حالی که خلاقیت انگلیس در سراسر جهان تحسین می شود جهان ، در خانه ، طراحان جوان به دلیل بی تجربگی در تجارت و مهارتهای همیشه عالی ، در معرض آسیب قرار می گیرند. وی نوشت: "ما ، مانند هیچ کس ، دیگر دوست نداریم از استعدادهای بالغ و نوآور خودنمایی کنیم ، اما فقط وقتی شانه های خود را بالا می آوریم که توسط خانه های مد اروپایی بالا وسوسه شوند …" - او نوشت. با این حال ، مدرسین جوان ثابت کرده اند که می توانند لباسی را ایجاد کنند که می خواهند بپوشند. علاوه بر این ، آنها با ذکاوت تجاری خود متمایز بودند.این ترکیب "خبر از احیای صنعت شیطان مد انگلیس می دهد." در مصاحبه ای با Avril Mare ، که مقاله کوتاهی در مورد او نوشت و گزارش Enninful را همراهی کرد ، گفته می شود که اگرچه او "به هیچ وجه شیک نیست" ، او تلاش می کند "روشهای سنتی و عالی را با دست ساخته شده به چیزهای کاملاً ساده ببافد. " در قلب کار او اروتیسم شناخته شده بود: مک کوئین گفت: "بیشتر کارهای من رابطه جنسی است." به گفته Avril Mayor ، این طراح بیش از آنکه خالق لباس های ظریف و بی عیب و نقصی باشد که برای تملق و انداختن یک چهره زن طراحی شده است ، بیشتر به یک فرد قلدر فوتبال علاقه داشت.او می خواهد "تکنیک های سنتی هایوتراپی سنتی را به قطعات کاملاً ساده ببافد." در قلب کار او اروتیسم شناخته شده بود: مک کوئین گفت: "بیشتر کارهای من رابطه جنسی است." به گفته Avril Mayor ، این طراح بیش از آنکه خالق لباس های ظریف و بی عیب و نقصی باشد که برای تملق و انداختن یک چهره زن طراحی شده است ، بیشتر به یک فرد قلدر فوتبال علاقه داشت.او می خواهد "تکنیک های سنتی هایوتراپی سنتی را به قطعات کاملاً ساده ببافد." در قلب کار او اروتیسم شناخته شده بود: مک کوئین گفت: "بیشتر کارهای من رابطه جنسی است." به گفته Avril Mayor ، این طراح بیش از آنکه خالق لباس های ظریف و بی عیب و نقصی باشد که برای تملق و انداختن یک چهره زن طراحی شده است ، بیشتر به یک فرد قلدر فوتبال علاقه داشت.

هنگام طراحی پارچه ها ، لی برای کمک به Fleet Bigwood ، که در کالج سنت مارتین طراحی پارچه را آموزش می داد ، مراجعه کرد. ناوگان یادآوری می کند که چگونه لی دو روز پس از فارغ التحصیلی با جلیقه برنزه ، دامن چین دار و شلوار جین در دانشگاه ظاهر شد. او با عصبانیت توضیح داد که می خواهد مجموعه خود را بسازد. او گفت: "همه چیز مرا گرفت." "هیچ کس به فکر من نیست جز این دختر ثروتمند دیوانه [ایزابلا ضربه. - EW] "." من عصبانیت او را دوست داشتم ، - به یاد می آورد ناوگان. - او از تمایل به فرستادن همه الهام گرفته بود: و صنعت مد ، روزنامه نگاران و خریداران. او ناامید شد ، به نظر می رسید که هیچ کس نمی دهد حقش را درک می کند ، نمی فهمد چه پیشنهادی دارد. "بیگ وود در آن زمان در استریتهام زندگی می کرد ، فقط نیم مایلی از توتینگ ، و اغلب در کنار خانه لی متوقف می شد ، جایی که او تماشا می کرد" چگونه سوخت کوک کوین "اشک "ماده است یا به طریقی دیگر" آن را مسخره می کند. فلت یادآوری می کند: "خیلی ساده لوحانه بود." - او نقاشی هایی را کشید ، چاپ های خود را برید و طراحی کرد. او به دلیل اینکه یک برش بود ، فاقد آموزش عمومی بود ، اما این مانع از لذت بردن از تمام مراحل تولید نبود. " وقتی ناوگان مجموعه نیهیلیسم را دید ، گفت که از این مجموعه راضی نیست. "من در سال 1962 متولد شدم ، و البته علاقه من به پانك از من عبور نكرد ، اما لي براي پانك بسيار جوان بود. کمی من را عصبانی کرد ؛ به نظر می رسید که او فقط می خواهد مخاطب را شوکه کند ، اما ما چیز دیگری دیدیم! اکنون ، وقتی به گذشته نگاه می کنم ، می فهمم که او همان تأثیر پانک را در سبک داشت و معلوم شد که به همان اندازه ماندگار است. "چاپ های خود را قطع و توسعه داد. او به دلیل اینکه یک برش بود ، فاقد آموزش عمومی بود ، اما این مانع از لذت بردن از تمام مراحل تولید نبود. " وقتی ناوگان مجموعه نیهیلیسم را دید ، گفت که از این مجموعه راضی نیست. "من در سال 1962 متولد شدم ، و البته علاقه من به پانك از من عبور نكرد ، اما لي براي پانك بسيار جوان بود. کمی من را عصبانی کرد ؛ به نظر می رسید که او فقط می خواهد مخاطب را شوکه کند ، اما ما چیز دیگری دیدیم! اکنون ، وقتی به گذشته نگاه می کنم ، می فهمم که او همان تأثیر پانک را در سبک داشت و معلوم شد که به همان اندازه ماندگار است. "چاپ های خود را قطع و توسعه داد. او به دلیل اینکه یک برش بود ، فاقد آموزش عمومی بود ، اما این مانع از لذت بردن از تمام مراحل تولید نبود. " وقتی ناوگان مجموعه نیهیلیسم را دید ، گفت که از این مجموعه راضی نیست. "من در سال 1962 متولد شدم ، و البته علاقه من به پانك از من عبور نكرد ، اما لي براي پانك بسيار جوان بود. کمی من را عصبانی کرد ؛ به نظر می رسید که او فقط می خواهد مخاطب را شوکه کند ، اما ما چیز دیگری دیدیم! اکنون ، وقتی به گذشته نگاه می کنم ، می فهمم که او همان تأثیر پانک را در سبک داشت و معلوم شد که به همان اندازه ماندگار است. "از او لذت نبرد. "من در سال 1962 متولد شدم ، و البته علاقه من به پانك از من عبور نكرد ، اما لي براي پانك بسيار جوان بود. کمی من را عصبانی کرد ؛ به نظر می رسید که او فقط می خواهد مخاطب را شوکه کند ، اما ما چیز دیگری دیدیم! اکنون ، وقتی به گذشته نگاه می کنم ، می فهمم که او همان تأثیر پانک را در سبک داشت و معلوم شد که به همان اندازه ماندگار است. "از او لذت نبرد. "من در سال 1962 متولد شدم ، و البته علاقه من به پانك از من عبور نكرد ، اما لي براي پانك بسيار جوان بود. کمی من را عصبانی کرد ؛ به نظر می رسید که او فقط می خواهد مخاطب را شوکه کند ، اما ما چیز دیگری دیدیم! اکنون ، وقتی به گذشته نگاه می کنم ، می فهمم که او همان تأثیر پانک را در سبک داشت و معلوم شد که به همان اندازه ماندگار است."

مارین هاپر ، رئیس مد در نسخه آمریکایی ELLE و دختر بازیگر دنیس هاپر ، از نیهیلیسم خوشحال شد. در بهار همان سال ، لی و مارین با هم ملاقات کردند و او گفت که چگونه روی Savile Row کار می کند ، جایی که "پیام" های مخفی را روی آستر کت ها خراشیده است. مارین که بعداً درباره کار خود در مجله خود نوشت ، گفت: "من فکر می کردم این خیلی پانک است."

بابی هیلسون روز نمایش در سالن تماشاخانه بود. تماشای مدل هایی که قبل از اینکه مرکز به یک رستوران شیک تبدیل شود ، در Bluebird به سبک آرت دکو ریز و درشت قدم می زند ، مربی سابق مک کوئین احساس رضایت عمیقی داشت. او فهمید که خطر او موجه است. وی در مورد این نمایش مقایسه كرد و آن را با یك اجرای تئاتر شگفت انگیز مقایسه كرد:

در مجموعه "نیهیلیسم" مک کوئین برای اولین بار در مدل های باریک در شلوار معروف ، "bumsters" یا "الاغ" منتشر شد. کمر آنها به قدری پایین بود که به گفته یکی از منتقدان ، "یک سوراخ بین باسن وجود داشت." به گفته جودیت وات ، مورخ مد ، مبدأ حرامزنان ، پس از آن بیش از یک نسل زن و مرد از شلوار جین یا شلوار کمر کمر استفاده کردند ، منشأ خود را مدیون کتاب خوان دو آلسگی ، کتاب الگوهای خیاط ، در سال 1589 هستند. مک کوئین خواند. ساخته شده در سال 1978). در قرن شانزدهم ، مردان بندهایی با کمر کمر می پوشیدند که در پایین یا باسن قرار داشتند. وی نوشت: "با افزودن تکنیک های مدرن برش ، او یک منطقه کامل از علاقه اروتیک را باز کرد ، و او چیز جدیدی ایجاد کرد."

به گفته مک کوئین ، اروتیسم زیر خط در قلب همه چیز نهفته است. مک کوئین با معرفی مقدماتی ، هر دو جنس را به شایستگی S-bend معرفی کرد ، که هنرمند W. Hogarth آن را "خط زیبایی" نامید و قهرمان رمان آلن هولینگ هورست به همین نام در سال 2004 مشتاق آن بود. مک کوئین در مورد ضربه گیرهای خود در سال 1996 گفت: "من می خواستم شکل خود را بلند کنم ، نه اینکه فقط قنداق خود را به رخ بکشم." "برای من ، این نه تنها باسن به اندازه کمر - اروتیک ترین قسمت بدن ، اعم از زن و مرد است."

از نظر ست نیلند ، دوست دختر جدیدش که به عنوان یک سبک در مجله هایی مانند The Face کار کرده است ، سپرها گسترش طبیعی ایده های انقلابی مداحان فرانسوی مانند تاکسیدوی زنان توسط ایو سن لورن است. شیث ، که به مک کوئین در سازماندهی نمایش نیهیلیسم کمک کرد ، به یاد می آورد: "لی شلوار ساختنی ضربه گیرها را صدا کرد." - او به کارگران ساختمانی با پشت برآمده توجه داشت. شاید برایش زیبا به نظر می رسید. اما اینطور لباس زنان را پوشیدن؟ مدل ها می ترسیدند که با ضربه گیر به پیمایشگاه بروند. مجبور شدم آنها را متقاعد کنم. من موفق نشدم ، اما پس از آن یک دختر فرصت پیدا کرد و همه خوشحال شدند."

لی عاشق داستانهای شیث درباره گذشته تاریک خود بود. بنابراین ، او به او گفت که خواهرش کشته شد. به نوبه خود ، او توسط موقعیت "بیرونی" مک کوئین جذب شد. وی اذعان می کند: "من همچنین احساس می کردم که یک رنگ خارجی اشتباه دارم ، گرچه احتمالاً تا آن زمان لهجه درستی داشتم." آنها پس از فارغ التحصیلی لی از کالج سنت مارتین دیدار کردند. آنها اغلب به شیرینی فروشی Maison Bertaux می رفتند و چندین ساعت پشت میز می نشستند و یک فنجان قهوه یا چای و کیک را دراز می کردند. ست معمولاً هزینه وعده های غذایی را می پرداخت ، که مانند لی ، آن زمان "بی پول" بود. "او مرتباً تکرار می کرد که می خواهد مجموعه ای بسازد ، و من پرسیدم:" چگونه از پس این بر می آییم؟ ". من به نمایش های مد رفته ام و می دانستم هزینه آنها چقدر است. و او پاسخ داد: "بیایید امتحان کنیم." ابتدا مجبور شدم آشنایانم را متقاعد کنم که چیزی رایگان به ما بدهند.من به Bluebird Garage رفتم و دروغ گفتم که ما در حال نمایش یک مجموعه برنامه ریزی نشده هستیم. من از بچه هایی که می شناختم ، وسایل روشنایی از گلاستنبری ، خواستم چراغ های نمایش را بگذارند. صندلی ها از موسسات همسایه قرض گرفته شده بودند. ما روزنامه نگاران را که می آموختیم متقاعد کردیم ، آنها دعوت نامه ها را به صورت رایگان چاپ کردند. من از همه ارتباطاتم برای کمک به ما در دعوت از مدلها به صورت رایگان استفاده کردم. چند دختر خوب به صورت رایگان پیدا کردیم."

در مراحل آماده سازی ، تهدید دائماً بر دوش آنها بود مبنی بر اینکه همه چیز به دلیل کمبود بودجه از بین می رود. لی هنوز از مزایای بیکاری برخوردار بود و شیث که در یک آپارتمان دولتی در کنزینگتون زندگی می کرد ، درآمد بسیار کمی برای کار خود به عنوان یک سبک در مجلات براق کسب کرد. روز نمایش ، لی و شیث ناگهان فهمیدند که دیگر چیزی برای خرید لباس زیر برای مدلها ندارند. ست رول فیلم را دید. او تکه های فیلم را پاره کرد و آنها را دور مدلها پیچید. وی گفت: "نیاز باعث ایجاد نبوغ و خلاقیت می شود." با این حال ، بدون افراط و تفریط نبود. کریس برد یادآوری می کند: "به هیچ کس مبلغی پرداخت نشد و در پایان نمایش ، مدلها فقط کت و شلوارها را در کیسه ها انداختند."

از جمله ، شیث مجبور بود با همراهی موسیقی کنار بیاید. از جمله آهنگ های انتخاب شده وی ، تک آهنگ رادیو هد (1992) با نام Creep ("احمق") بود که به "خشم خود تخریبی عشق غیرقابل جبران" اختصاص داشت. در پشت صحنه که نمایش به پایان رسید ، لی رو به شیث کرد و گفت که از او برای انتخاب این آهنگ متنفر است. ستا به یاد می آورد: "او به شدت عصبانی بود و نمی فهمید که چرا آن آهنگ را انتخاب کردم." - و من می خواستم مخاطبان بگویند: "بله ، شاید او مانند یک احمق به نظر می رسد ، اما ببینید چه کاری می تواند انجام دهد!" … برای صنعت مد ، او عجیب و بد اخلاق به نظر می رسید تا اینکه چیزهای خود شروع به صحبت کردن برای خودشان ؛ پس از آن منتقدان باید شکست را اعتراف کنند. این آهنگ در ارتباط با مجموعه او کنایه آمیز به نظر می رسید ، زیرا او احمق نبود. اکنون ، با نگاه به گذشته ، می توانیم اعتراف کنیم که همه چیز با عجله انجام شده است ، لیسیده نشده است ،اما این زیبایی لی بود. برش شگفت انگیز بود ، پارچه ها ابتکاری بودند. و در همه چیز لطف وحشیانه ای وجود داشت ، به نظر من ، این عبارت کاملاً ذات لی را توصیف می کند."

در مجموعه نیهیلیسم ، مک کوئین ابتدا یکی دیگر از علائم تجاری خود را به نمایش گذاشت: آرم تشکیل شده با یک حرف کوچک C در داخل یک حرف بزرگ. آن را آلیس اسمیت اختراع و توسط دوست پسر وقت او ، یک گرافیست ، طراحی کرد. آلیس می گوید: "لی ، البته به ما چیزی نپرداخت." - اما من او را می بخشم. اولین مجموعه های او مانند آنچه در گذشته دیده شده بود نبود. البته مخاطبان در این نمایش ها شوکه شده بودند ، بنابراین ارزشمند هستند ، اما طراحی و اجرای آن فوق العاده بود. من و کرسیدا به معنای واقعی کلمه گریه کردیم زیرا بسیار نگران او بودیم. ما نمی دانستیم که آیا او می تواند این کار را انجام دهد ، بنابراین ما بیشتر و بیشتر متعجب می شدیم. او مجموعه ای را یکی پس از دیگری نشان داد و معلوم شد که هر یک بزرگتر و بهتر از مجموعه قبلی است. اما همیشه به نظر ما می رسید که هر لحظه همه چیز می تواند فروپاشد."

اندرو ویلسون ، الکساندر مک کوئین. خون زیر پوست. ناشر: Tsentrpoligraf

ترجمه شده از انگلیسی: A. V. Krovyakova

توصیه شده: